
سوختنِ الیت در آتشی که سال ها پیش جرقه ی آن زده شدچند روز ماندن کنار این جنگل سوخته و گفت وگو با آتش نشان های خسته، داوطلب های خاک آلود و جنگل بان هایی که دیگر حتی حوصله ی خشمگین شدن ندارند، - چند روز ماندن کنار این جنگل سوخته و گفت وگو با آتش نشان های خسته، داوطلب های خاک آلود و جنگل بان هایی که دیگر حتی حوصله ی خشمگین شدن ندارند، نشان می دهد ماجرا فقط یک حریق غیرقابل پیش بینی نبود. در پسِ شعله ها، شکلی از مدیریت بحران دیده می شود که سال ها روی کاغذ تمرین کرده، اما روز آزمون، حتی کفش مناسب هم به پایش نداشته است. عصرایران ؛ ارشیا نعمت الهی، شهرام فرضی - در بعد از آتش سوزی، مه همچون گذشته در دره می نشیند؛ اما این مه، دیگر همان مهِ آشنای قدیمی نیست. چرا که آغشته به دودی است که با هر تنفس، بوی خاکسترش مشامِ جان را می آزارد. تنه های سوخته و سیاه شده ی بلوط و راش در قامت ستون های معبدی ویران، در سراشیب کوه ردیف شده اند و با هر وزش باد، خاکسترهای ضد فراموشی از زمین بلند می شوند و در هوا می چرخند؛ انگار رقص مرگ را هر روز تمرین می کنند. در میان این منظره ی ماتم زده، پرسشی سمج همه جا رخ می نماید: آتشی که می شد در همان شکل گیری مهارش کرد، چگونه این گونه راحت از جنگل گذشت و 180 هکتار را به خاکستر نشاند؟ . برچسب ها: جنگل - آتش نشان - سوخته - گفت وگو - نشان - داوطلب - دیگر |
آخرین اخبار سرویس: |